loading...

اندیشه‌ورزی

«ای برادر تو همه اندیشه‌ای / مابقی خود استخوان و ریشه‌ای» (مولوی)

بازدید : 817
سه شنبه 5 خرداد 1399 زمان : 16:23

شهید مطهری می‌نویسد:

«ما در تاریخ می‌خوانیم که علی (ع) نه تنها حق انتقاد را از دیگران نمی‏‌گرفت، بلکه ترغیب می‌کرد که از من انتقاد کنید، می‌فرمود: لَا تُخَالِطُونِی بِالْمُصَانَعَةِ وَ لَا تَظُنُّوا بِی اسْتِثْقَالًا فِی حَقٍّ قِیلَ لِی‏ (قریب به این مضمون ــ رجوع شود به خطبه ۲۱۶ نهج‌البلاغه) و همین روش سبب شد که گروهی از خوارج طغیان کنند و حق چون‌وچرا برای خود در امر حکمیت و قرآن به نیزه کردن قائل شوند، گو اینکه در اثر کج‌فهمی‌سوء‌استفاده کردند.

ولی علی ترجیح می‌دهد که سربازش چشم‌وگوش‌بسته و دارای انضباط کورکورانه نباشد و این اصل پرورش اسلامی‌محفوظ بماند، ولو اینکه منجر به شکست سیاسی خیالی او بشود، زیرا پیروزی مسلکی و هدفی او را دربرداشت. ولی معاویه همه کوشش‏‌اش این است که مردم را بسازد آنچنان که برای او مفید باشد؛ چشم‌و‌گوش‌بسته، شتر نر را از ماده تشخیص ندهد، روز چهارشنبه را به جای جمعه بپذیرد و بعد محرمانه پیغام دهد که به علی بگویید با سربازانی ”انضباطی“ به جنگ تو خواهم آمد که چهارشنبه را به جای جمعه می‏‌پذیرند، شتر نر را به جای شتر ماده می‌گیرند. به یزید توصیه می‌کند مردم شام را نگهداری کن، نگذار ملت‌های دیگر با اینها خلط و آمیزش یابند که در این صورت ”تغیرت اخلاقهم.“ این تغییر اخلاق جز به خود آمدن مردم شام و باز شدن چشم‌شان نیست، جز آزادی و خروج از اطاعت کورکورانه نیست.

چرا امام حسین (ع) در شب عاشورا اصحابش را مرخص کرد و گفت: ”أَنْتُم فی حِلّ مِنْ بَیعَتی‏“ و به آنها گفت دشمن هم به شما کاری ندارد، پس شما هم از ناحیه دوست و هم از ناحیه دشمن آزادید؟ برای اینکه نمی‌خواست کوچک‌ترین اجباری در کار باشد، ولو اجبار یک بیعت، ولو اجبار یک رودرواسی؛ می‌خواست راه خود را در کمال بصیرت و آگاهی انتخاب کنند.

از همه بالاتر اینکه، چرا رسول خدا در کارهای عمومی‌که دستوری از وحی الهی نداشت با اصحاب مشورت می‌کرد، آرای آنها را محترم می‏‌شمرد، به آنها شخصیت می‌داد، آنها را عملًا وادار می‌کرد که فکر کنند (هرکس که طرف مشورت قرار گیرد احساس مسئولیت می‌کند و طبعاً فکر خود را در اطراف کار به جولان درمی‌آورد) و حال آنکه برای هیچ‌کس به اندازه رسول خدا زمینه ساختن ابزار بلااراده از انسان میسر نبود؟ برای اینکه تربیت اسلامی‌نه براساس ساختن موجودات بی‏‌انتخاب، بی‌فکر، آلی و ابزارصفت، وسیله هویتی، نوکرماهیتی بود، بلکه براساس رشد دادن شخصیت‌ها بود.»

یادداشت‌ها:

ـ یادداشت‌های استاد مطهری (ج 2؛ 178 ــ 179)

ـ یادداشت‌ مرتبط:

پیامبر (ص) ــ مشورت با و نظرخواهی از یاران!

طراحی سایت فروشگاهی با رایان
بازدید : 611
سه شنبه 5 خرداد 1399 زمان : 16:23

امام سجاد (ع):

«بار خدایا، ما‌ آشناى این ماه‌ایم، ماهى که‌ ما‌ را‌ بِدان شرف ‌و‌ منزلت دادى ‌و‌ به‌ برکت نعمت ‌و‌ احسان خویش روزه داشتن‌اش را‌ توفیق دادى، در‌ حالى که‌ مردمان شقى قدرش را‌ نشناختند ‌و‌ شوربختى خویش را‌ از‌ فضیلتش محروم ماندند.

اى خداوند، تو‌ بودى که‌ ما‌ را‌ برگزیدى ‌و‌ به‌ شناخت این ماه توفیق عنایت کردى ‌و‌ به‌ سنت ‌آن راه نمودى. تو‌ بودى که‌ ما‌ را‌ توفیق روزه داشتن ‌و‌ نمازگزاردن ارزانى داشتى، هر‌ چند ما‌ قصور ورزیدیم ‌و‌ اندکى از‌ بسیار به‌ جاى آوردیم.

بار خدایا، حمد تو‌ راست در‌ حالى که‌ به‌ بدکردارى خویش اقرار می‌کنیم ‌و‌ به‌ تبهکارى خویش معترف‌ایم. براى رضاى توست اگر در‌ این اعماق دل‌مان پشیمان شده‌ایم ‌و‌ از‌ سر‌ صدق از‌ تو‌ پوزش مى‌طلبیم. پس‌ در‌ برابر قصورى که‌ در این ماه در‌ طاعت تو‌ ورزیده‌ایم، ما‌ را‌ پاداشى ده‌ که‌ به‌ یارى ‌آن بر‌ فضیلت مرغوب دست یابیم ‌و‌ ‌آن اندوخته‌هاى گوناگون را‌ که‌ به‌ ‌آن مشتاق شده‌ایم بستانیم.

عذر تقصیر ما‌ را‌ در‌ اداى حق خود بپذیر ‌و‌ عمر ما‌ را‌ تا‌ رمضان دیگر دراز کن. ‌و‌ چون به‌ رمضان دیگر رسیدیم، یاری‌مان ده‌ تا‌ آن‌سان که‌ سزاى خداوندى توست عبادتت کنیم ‌و‌ ما‌ را‌ به‌ منزلتى رسان که‌ سزاوار طاعت توست ‌و‌ به‌ چنان اعمال شایسته‌اى برگمار که‌ اداى حق تو‌ را‌ در‌ این رمضان ‌و‌ رمضان دیگر، بایسته باشد.

بار خدایا، در‌ این ماه اگر قصد گناه کرده‌ایم، یا‌ مرتکب ‌آن شده‌ایم، یا‌ به‌ عمد خطایى از‌ ما‌ سر‌ زده، یا‌ از‌ سر‌ فراموشى ستمى بر‌ خود روا داشته‌ایم، یا‌ پرده‌ حرمت دیگرى را‌ دریده‌ایم، بار خدایا بر‌ محمد ‌و‌ خاندانش درود بفرست ‌و‌ گناه ما‌ در‌ پرده‌ اغماض فرو پوش ‌و‌ ما‌ را‌ عفو کن ‌و‌ در‌ برابر دیدگان شماتت‌کنندگان قرار مده ‌و‌ زبان طاعنان در‌ حق ما‌ دراز مگردان ‌و‌ ما‌ را‌ به‌ رأفت پایان‌نیافتنى ‌و‌ فضل ‌و‌ کرم نقصان‌ناپذیر خود به‌ کارى برگمار که‌ خطاهایى را‌ که‌ در‌ این ماه مرتکب شده‌ایم ‌و‌ تو‌ ‌آن را‌ نپسندیده‌اى، از‌ میان ببرد یا‌ فرو پوشد.

بار خدایا، درود بفرست بر‌ محمد ‌و‌ خاندان او. ما‌ از‌ سپرى شدن رمضان اندوهگین‌ایم، تو‌ ما‌ را‌ بر‌ اندوه این فراق پاداش خیر ده‌ ‌و‌ این روز عید ‌و‌ روز روزه گشادن را‌ بر‌ ما‌ مبارک گردان. چنان کن که‌ روز عید از‌ شمار بهترین روزهایى باشد که‌ بر‌ ما‌ گذشته ‌و‌ عفو تو‌ را‌ به‌ سوى ما‌ آورده ‌و‌ گناه ما‌ را‌ زدوده است. بار خدایا، گناهان آشکار ‌و‌ نهان ما‌ را‌ بیامرز.

اى خداوند، با‌ به‌ پایان رسیدن این ماه، ما‌ را‌ از‌ لوث گناه پاک نماى ‌و‌ با‌ رفتن‌اش، از‌ ورطه‌ گناهان بِرَهان ‌و‌ از‌ نیکبخت‌ترین کسانى قرار ده‌ که‌ در‌ ‌آن به‌ عبادت تو‌ پرداخته‌اند ‌و‌ نصیب‌شان از‌ همه بیشتر بوده ‌و‌ بیش از‌ همه از‌ ‌آن بهره یافته‌اند.

اى خداوند، ما‌ در‌ این روز فطر، روز عید ‌و‌ شادمانى مؤمنان، روز اجتماع مسلمانان به‌ گرد یکدیگر، از‌ هر‌ گناه که‌ مرتکب شده‌ایم ‌و‌ از‌ هر‌ کار زشت که‌ زین پیش از‌ ما‌ سرزده، ‌و‌ از‌ هر‌ خیال بد که‌ در‌ دل خود پنهان داشته‌ایم، توبه می‌کنیم، توبه کسى که‌ در‌ دل خیال بازگشتش به‌ گناه نیست ‌و‌ بار دیگر به‌ گناه بازنگردد توبه‌اى بی‌بازگشت، عارى از‌ هرگونه شک ‌و‌ ریب. بار خدایا، چنین توبه‌اى را‌ از‌ ما‌ بپذیر ‌و‌ از‌ ما‌ خشنود شو ‌و‌ ما‌ را‌ در‌ ‌آن توبه ثابت‌قدم گردان.» (صحیفه سجّادیه: بخش‌هایی از نیایش 45)

یادداشت‌ها:

ـ صحیفه سجّادیه. ترجمه عبدالمحمد آیتی. (1375). چاپ دوم. تهران: سروش.

علی (ع) سرباز چشم‌وگوش‌بسته نمی‌خواهد!
بازدید : 725
شنبه 2 خرداد 1399 زمان : 11:22

کاظم موسوی بجنوردی می‌نویسد:

«اخیراً در گروه‌های اجتماعی مسائلی مربوط به اخلاق جوانان مطرح شده که انگیزه‌ای شد برای نوشتن این یادداشت. پیشنهاد من به وزیر محترم آموزش و پرورش این است که ترتیبی داده شود تا اخلاق بدون هیچ‌گونه پسوند و پیشوندی و فقط اخلاق، صرفاً به دلیل خوب و پرثمر بودن از کودکستان تا دانشگاه تدریس شود و برنامه دقیقی از سوی اتاق فکر یا اندیشکده‌ای که به همین منظور تشکیل می‌شود فراهم گردد. مثلاً معلم در کلاس اول ابتدایی با کودکان به بحث و گفت‌وگو بنشیند و بپرسد که بچه‌ها شرف یعنی چه، شرف چه معنایی دارد، آدم باشرف کیست و آدم بی‌شرف کیست. اگر روی همین کلمه چند ماه آقا یا خانم معلم بچه‌ها را به تفکر وا دارد و آنان را برانگیزاند که در بحث شرکت کنند و نشاط و علاقه‌ای در کلاس پدید آورد که هر بچه‌ای بدون ترس و خجالت این شهامت را پیدا کند که دست خود را به نشانۀ اینکه سخنی دارد بالا بگیرد، و چنان شوری در کلاس به وجود آید که همه بچه‌ها یکی دو ماه در اطراف این مفهوم که شرف چیست و بی‌شرف کیست بحث و گفت‌وگو کنند، مسلماً معنای شرف چیست و بی‌شرف کیست در اعماق وجودشان رسوخ خواهد کرد ومی‌توان این امید را داشت که در رفتار و گفتارشان ملکه گردد.

دیگر مفاهیم اخلاقی را نیز به همین ترتیب و با چنین روشی می‌توان به بچه‌ها آموخت که بدانند راستگویی و وطن‌خواهی و وفاداری، و دفاع از میهن و دلسوزی نسبت به همنوعان و غمخوارگی نسبت به فروافتادگان و افراد و خانواده‌های پریشان و وفای به عهد و امانت‌داری و التزام به همبستگی خانوادگی و احترام به مادر و پدر و اطاعت از آنان و احترام به بزرگترها و ادب در گفتار و رفتار و پاک‌اندیشی و خیرخواهی برای دیگران و شاید صدها مفهوم دیگر که انسان‌ها در طول تجربه زیسته خود به آن رسیده‌اند و بدان انسانیت را چشیده و تجربه کرده‌اند. در واقع، جوامع بشری نیز براساس همین مفاهیم رفتار و کردار و پندارشان را در جهت اعتلای خود و خانواده و جامعه به کار بسته‌اند. در این روش، آموزش مفاهیم اخلاقی به خاطر رسیدن به بهشت یا به خاطر سفارش دین نیست و باید به بچه‌ها آموخت که در هر کجا باشند و هر هویت و یا دینی داشته باشند بدی بد است و خوبی خوب است؛ یعنی در هر حال حُسن براساس حکم عقل پسندیده است و قبح نیز براساس حکم عقل بَد و ناپسند است.

کودکانی که بدین ترتیب ملکات نفسانی نیکی پیدا می‌کنند و به مفاهیم اخلاقی باور می‌آورند و بدانها مزین می‌شوند تبدیل به شخصیت نیرومند و پاکی می‌شوند که بهتر می‌توانند دین را بپذیرند و به تعالیم آن عمل کنند. اگر به بچه‌ای بگویند به دلیل اینکه خدا یا دین گفته دروغ بد است و دروغ گفتن حرام است، هرگز چنین بچه‌ای نخواهد دانست که دروغ علامت ترس و ضعف و ریا و بی‌مایگی و بی‌شخصیتی است. فرد نیرومند و باشخصیت دروغ نمی‌گوید و باید بچه‌ها به زشتی و قبح دروغ، بدون در نظر گرفتن اینکه دین یا خدا گفته است، پی ببرند و عمیقاً در آنان ملکه گردد و بدون ترس و طمع، راستگویی را روش خود در زندگی قرار دهند. تأمین منابع ملی و رسیدن به مواهب وحدت ملی نیز در همین است، زیرا کودکانی که بدین منوال تربیت شوند تبدیل به افرادی متعهد، مسئولیت‌پذیر، پاسخ‌گو، قوی و محکم خواهند شد و چنانچه این روش در سراسر کشور تعمیم یابد، چنان ملت نیرومندی به وجود خواهد آمد که هیچ دشمنی قادر به شکست آن نیست و جاودانه به پویش تکاملی خود ادامه خواهد داد و قطعاً دین‌مدارانی بدون ریا و تزویر خواهند شد.» (با اندکی ویرایش، به نقل از سایت دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی)

یادداشت‌ها:

ـ سایت دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی (دسترسی در 1399/2/30)

ـ یادداشت‌ مرتبط:

آیا در پرورش فرزندان و کودکان، توجیه رفتار به انگیز‌ه‌های دینی کافی است؟

هفته نامه ندای یزد شماره 1589 مورخ سه شنبه سی ام اردیبهشت 1399
بازدید : 669
شنبه 2 خرداد 1399 زمان : 11:22

ابوالقاسم فنایی می‌نویسد:

«ساحت دیگری که داریم ساحت عواطف و احساسات ما است که در آنجا هم عواطف و احساسات غیراخلاقی در ما شدید می‌شود و آنها می‌توانند مانع اخلاقی زیستن ما باشند. یک اتفاق بدی که ممکن است در بعضی از جوامع دینی بیفتد برمی‌گردد به تعلیم و تربیت دینی. در تعلیم و تربیت دینی، والدین یا سیستم آموزش و پرورشی که به دینی زیستن اهمیت می‌دهد سعی می‌کنند انگیزه‌های افراد و دلایلی را که برای توجیه یک کار دارند را منحصر به دلایل دینی کنند. اگر نگاه کنید خیلی از خود ما به طور ناخودآگاه وقتی می‌خواهیم فرزندمان کاری را انجام ندهد به او می‌گوییم این کار را انجام نده برای اینکه خدا بدش می‌آید؛ اگر می‌خواهی خدا دوستت داشته باشد، این کار را انجام نده یا می‌گوییم اگر دروغ بگویی، جهنم می‌روی. مثلاً می‌گوییم اگر می‌خواهی پیغمبر یا امام زمان دوستت داشته باشد، این کار را بکن یا آن کار را نکن. آن کسانی که با این شیوه تربیتی بار می‌آیند انگیزه‌ها و دلایل‌شان برای اخلاقی زیستن منحصر می‌شود به دلایل و انگیزه‌های دینی. اگر از بدِ حادثه یک اتفاقی در آن جامعه‌ دینی بیفتد، مشکلاتی پیش بیاید، مثل مشکلات سیاسی یا اجتماعی، که باورهای دینی افراد جامعه تضعیف شود، اخلاق هم خودبه‌خود از بین می‌رود. یعنی اگر به هر دلیلی، به خاطر توطئه دشمنان یا به خاطر ناکارآمدی سیستم سیاسی، افراد در موقعیتی قرار بگیرند که در وجود خدا یا وجود زندگی پس از مرگ دچار شک و شبهه شوند، بنیان‌های اخلاقی جامعه هم فرو می‌ریزد و پشتوانه‌ روان‌شناختی اخلاق از بین می‌رود و خیلی راحت رفتارهای غیراخلاقی از او سر خواهد زد. در حالی که همین فرد اگر از همان ابتدای کودکی پدر و مادر به او گاهی اوقات هم می‌گفتند که این کار را نکن، چون خوب نیست، یعنی دلیل و انگیزه‌ اخلاقی برای او تولید می‌کردند، آن مشکلات پیش نمی‌آید؛ مثلاً به فرزندمان بگوییم این کار را نکن، چون مردم‌آزاری است و مردم‌آزاری بد است. یا بگوییم دوست داری دیگری همین بلا را سر تو دربیاورد؟ دوست داری همان طور که تو خواهرت را کتک می‌زنی، برادرت هم تو را کتک بزند؟ اگر از این جور دلایل را در ذهن فرزندمان پررنگ شود و او را به این صورت تربیت کنیم، وقتی آن باورهای دینی تضعیف شود، هنوز هم شخص دلیل و انگیزه‌ای برای اخلاقی زیستن دارد و از این جهت مشکلی برای او به وجود نمی‌آمد.» (با اندکی ویرایش به نقل از بنیاد باران)

یادداشت‌ها:

ـ سایت و اینستاگرام بنیاد باران (دسترسی در 1399/2/30)

ـ یادداشت‌ مرتبط:

اخلاق بدون پیشوند و پسوند تدریس شود!

اخلاق بدون پیشوند و پسوند تدریس شود!
بازدید : 688
چهارشنبه 23 ارديبهشت 1399 زمان : 13:22

بازدید : 1104
يکشنبه 13 ارديبهشت 1399 زمان : 2:23

خرما نتوان خوردن ازین خار که کشتیم

دیبا نتوان کردن ازین پشم که رشتیم

بر حرف معاصی خط عذری نکشیدیم

پهلوی کبائر حسناتی ننوشتیم

افسوس برین عمر گران‌مایه که بگذشت

ما از سر تقصیر و خطا درنگذشتیم

پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند

ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم

(سعدی، مواعظ، غزلیات: غزل 47)

یادداشت‌ها:

ـ گنجور (دسترسی در 1399/2/12)

مسئله بازگشایی محیط های کار بعد از کرونا
بازدید : 556
يکشنبه 13 ارديبهشت 1399 زمان : 2:23

مصطفی ملکیان می‌نویسد:

«ارزش نماز، و نیز سایر عبادات، وقتی به خوبی معلوم می‌شود که دریابیم که به هنگام نماز ‌گزاردن، و انجام دادن عبادات دیگر، در واقع، چه می‌کنیم .به نظر می‌رسد که هر آ‌نچه در حال نماز گزاردن،‌ و انجام دادن هر عبادت دیگری، می‌گوییم یا می‌کنیم تحت یکی از پنج عنوان زیر قابل اندراج است:

➊ ستایش (=حَمْد):

با ستایش خدا، نه فقط اوصاف و کمالات خدا را، که جان جهان و باطن هستی است، به یاد می‌آوریم و در ذهن و ضمیر خود رسوخ بیشتر می‌دهیم، بلکه اعتراف می‌کنیم که این اوصاف و کمالات فراتر از حد دریافت همه اذهان و عقول‌اند،‌ به طوری که برای اینکه حق خدا را به راستی اداء کرده باشیم چاره‌ای جز این نداریم که او را از ورای همه تصورات و تخیلات خود بدانیم (الله‌اکبر) و از اینکه از سنخ اذهان، خیالات، عواطف، اراده‌ها و ابدان ما آدمیان باشد منزه و مبرا بدانیم (سبحان‌الله). از طریق ستایش خدا، همچنین، از شیفتگی نسبت به تصورات و نظرات خودمان راجع به خدا برکنار می‌مانیم و نتیجتاً از تعصب و جزم و جمود دینی رهایی می‌یابیم.

➋ سپاس (=شکر):

سپاس از خدا چیزی نیست جز فهم اینکه ما کل هستی خود و همه چیزهای خوب، حقیقی، و زیبایی را که در اختیار داریم وامدار اوییم. هر وقت که واقعاً حس و وجدان کنیم که اگر در مقام عمل کار خوبی انجام داده‌ایم یا در مقام نظر به حقیقتی دست یافته‌ایم، یا در ساحت احساسات و عواطف به چیز زیبایی دلبستگی یافته‌ایم آن خوبی یا حقیقت یا زیبایی را از خودمان نداریم، بلکه جهان هستی نصیب ما کرده است، همان وقت حال سپاسگزاری و قدرشناسی‌ای در ما پدید می‌آید که شُکر واقعی همین است.

➌ اعتراف به خطا و طلب بخشایش (=استغفار):

هر وقت که احساس نقص و خطا و گناه کنیم، ولی این را نیز دریابیم که نقائص و خطاها و گناهان ما هر چه قدر عظیم باشند جای نومیدی نیست، چرا که ما در محضر موجودی هستیم که همه این نقائص و خطاها و گناهان را جبران می‌کند، به مقام استغفار می‌رسیم. بدین قرار، اعتراف به خطا و طلب بخشایش بدیل یأس و نومیدی است.

➍دعا برای خود:

هر وقت که احساس کنیم که خوبی‌ها، حقیقت‌ها، و زیبایی‌های جهان هستی منحصر در همان‌هایی که ما در اختیار داریم نیستند و بسا خوبی‌ها، حقیقت‌ها، و زیبایی‌ها هست که دست ما از آنها کوتاه است و، در عین حال، سخت مشتاق آنهاییم، حالت دعا در ما پدید می‌آید. دعا چیزی نیست، جز آرزوی بهتر شدن در سه ساحت عمل (=خوبی)، نظر (=حقیقت)، و احساسات و عواطف (=زیبایی).

➎ دعا برای دیگران:

وقتی که آدمی‌پی می‌برد که همان محدودیت‌ها و نقائصی که دامنگیر اوست، کمابیش، دامنگیر جمیع همنوعان او هم هست، نسبت به همنوعان خود احساس همدلی و همدردی‌ای می‌کند که ناشی از همین احساس سرنوشت مشترک است. در این حال، طبیعی‌ترین واکنش این است که شخص برای همنوعان خود دعا کند و بهتر شدنِ آنان را در همان سه ساحت مذکور بخواهد. دعا برای دیگران، در واقع، نوعی شفاعت برای آنان، در پیشگاه هستی، است.» (ملکیان، 1380: 487 ــ 489)

یادداشت‌ها:

ـ ملکیان، مصطفی. (1380). راهی به رهایی: جستارهایی در باب عقلانیت و معنویت. تهران: نشر نگاه معاصر.

عمر گران‌مایه بگذشت و ما بیدار نگشتیم!
بازدید : 660
دوشنبه 7 ارديبهشت 1399 زمان : 19:22

امام سجاد (ع):

«حمد و سپاس خداوندی را که دینِ خود به ما ارزانی فرمود و ما را به آیین خویش اختصاص داد و به راه‌های احسان خود درآورد، تا به مدد احسانش در طریق خشنودی‌اش گام برداریم، حمد و سپاسی که شایان قبولش افتد و بدان از ما خشنود گردد.

حمد و سپاس خداوندی را که یکی از آن راه‌ها که در برابر ما گشوده ماهِ خود، ماه رمضان، است، ماه صیام و ماه اسلام، ماه پاکیزگی از آلودگی‌ها، ماه رهایی از گناهان، ماه نماز، ماهی که در آن قرآن نازل شده، قرآنی که راهنمای مردم است و نشانه آشکار هدایت است و تمیزدهنده حق از باطل است.

ای خداوند، در این ماه ما را موفق دار که به خویشاوندان‌مان نیکی کنیم و به دیدارشان بشتابیم و همسایگان‌مان را به بخشش و عطای خویش بنوازیم و اموال‌مان را از هر چه به ناحق بر آن افزوده‌ایم پیراسته داریم و با ادای زکات پاکیزه گردانیم و با آنان که از ما گسیخته‌اند بپیوندیم و با آن که در حق ما ستمی‌روا داشته به مقتضای انصاف رفتار کنیم و با آن که با ما دشمنی ورزیده دوستی کنیم، جز آن کسان که به خاطر رضای تو با آنان دشمن شده‌ایم، که با چنین دشمنی هیچ گاه سخن از دوستی نگوییم و همدل نشویم.

بار خدایا، بر محمد و خاندان او درود بفرست. اگر در این ماه به راه کج رفته‌ایم، به راه راست‌مان آور و اگر از حق عدول کرده‌ایم، به حق‌مان بازگردان و اگر دشمن تو، شیطان، بر ما چیره شد، ما را از چنگال او رهایی بخش.

ای خداوند، ماه رمضان را از زمزمه عبادت ما پر ساز و شب و روزش را به طاعات ما آراسته گردان. ما را یاری ده که روزهایش را روزه بداریم و شب‌هایش را به نماز و تضرع و خشوع و مذلّت در پیشگاه تو به سحر رسانیم، تا مباد که روزهایش به غفلت ما شهادت دهند و شب‌هایش به سهل‌انگاری ما.

ای خداوند، چنان کن که در دیگر ماه‌ها و روزها تا زنده‌ایم چنین باشیم. چنان کن که در شمار بندگان صالح تو درآییم: آنان که بهشت را به میراث برده‌اند و در آن جاویدان‌اند، آنان که همه آنچه را که باید ادا کنند ادا می‌کنند و باز هم دل‌های‌شان ترسان است، آنان که باید نزد پروردگارشان بازگردند، آنان که به کارهای نیک می‌شتابند و در آن بر یکدیگر سبقت می‌گیرند.» (صحیفه سجادیه: نیایش 44)

یادداشت‌ها:

ـ صحیفه سجّادیه. ترجمه عبدالمحمد آیتی. (1375). چاپ دوم. تهران: سروش.

مردی که داخل شکمش گنج میلیاردی دارد !
بازدید : 636
دوشنبه 7 ارديبهشت 1399 زمان : 19:22

� آیا نوشیدن مقدار زیادی آب در هر 15 دقیقه، ویروس کرونا را بیرون رانده، و [از بدن] در برابر کووید 19 محافظت می‌کند؟

واقعیت: هیچ شواهدی وجود ندارد که نوشیدن مقدار زیادی آب ویروس کرونا را [از بدن] بیرون می‌راند. با این حال، برای سلامتی به طور کلی، توصیه می‌شود افراد هر روز مقدار کافی آب بنوشند تا از کمبودِ آبِ بدن پیش‌گیری شود.

یادداشت‌ها:

ـ سازمان بهداشت جهانی (دسترسی در 1399/1/28)

خدایا، اگر کج رفته‌ایم، به راه راست‌مان آور!
بازدید : 700
دوشنبه 7 ارديبهشت 1399 زمان : 19:22

سؤال: با توجه به شیوع ویروس خطرناک کرونا و گفته‌های پزشکان مبنی بر تقویت بدن برای جلوگیری از اثر کردن ویروس، آیا در ماه رمضان امسال می‌شود روزه نگرفت؟

پاسخ: اگر بنا به گفته پزشکان متخصص، روزه گرفتن برای فردی، احتمال ابتلای او به این بیماری و آسیب دیدن وی را افزایش دهد، نباید روزه بگیرد و این مسأله در رساله عملیه هم آمده است. البته نباید مرتکب تظاهر به روزه‌خواری شده و به ماه مبارک بی‌احترامی‌کند.

همچنین اگر با تغییر شرایط، مثلاً با ماندن در منزل، تحرک کمتر، رعایت نکات بهداشتی و مصرف غذاها و نوشیدنی‌های تقویتی، بتواند احتمال متعارف ضرر را دفع کند و ایجاد چنین شرایطی موجب مشقت شدید نشود، باید چنین کند و روزه بگیرد. (به نقل از خبرگزاری شفقنا)

یادداشت‌ها:

ـ خبرگزاری شفقنا (دسترسی و انتشار در 1399/1/24)

ـ یادداشت‌ مرتبط:

آیا نوشیدن زیاد آب برای مقابله با کرونا مؤثر است؟

آیا نوشیدن زیاد آب برای مقابله با کرونا مؤثر است؟

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 8
  • بازدید کننده امروز : 7
  • باردید دیروز : 2
  • بازدید کننده دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 12
  • بازدید ماه : 1392
  • بازدید سال : 14457
  • بازدید کلی : 29602
  • کدهای اختصاصی